داستان هاي من داستان هاي من .

داستان هاي من

ماجراجويي غيرمنتظره در جنگل

روزي روزگاري، در اعماق يك جنگل انبوه و زيبا، پنج دوست كوچك زندگي مي‌كردند. آنها اسباب‌بازي‌هاي آشپزخانه نبودند، بلكه دستگاه‌هاي برقي بسيار مدرني بودند. اسپرسوساز براق و شيك، شيكر شارژي پرانرژي، آبميوه‌گيري رنگي و شاداب، فوم ساز لطيف و كركي، و كتري برقي با ظاهري ساده اما كارآمد.

آنها در يك خانه‌ي كوچك و دوست‌داشتني زندگي مي‌كردند، اما يك روز اتفاق عجيبي افتاد. در هنگام يك طوفان شديد، خانه‌شان از جا كنده شد و آنها را به دل جنگل پرتاب كرد. اسپرسوساز، شيكر، آبميوه‌گيري، فوم ساز و كتري برقي با ترس و لرز در ميان درختان بلند و بوته‌هاي خاردار گم شدند.

آنها روزها و شب‌ها را در جنگل سرگردان بودند و به دنبال راهي براي بازگشت به خانه مي‌گشتند. در طول اين مدت، آنها با حيوانات جنگل آشنا شدند و به آنها كمك كردند. اسپرسوساز براي سنجاب‌ها قهوه درست مي‌كرد، شيكر براي پرندگان اسموتي‌هاي ميوه‌اي مي‌ساخت، آبميوه‌گيري براي گوزن‌ها آبميوه‌هاي تازه مي‌گرفت، فوم ساز براي روباه‌ها شير كاكائو درست مي‌كرد و كتري برقي براي همه چاي گرم مي‌جوشاند.

يك روز، در حالي كه آنها در كنار يك چشمه‌ي زلال نشسته بودند، صداي آواز زيبايي به گوششان رسيد. آنها به دنبال صدا رفتند و به يك كلبه‌ي كوچك رسيدند. در آنجا، سفيد برفي زيبا را ديدند كه در حال جمع‌آوري گل بود.

سفيد برفي از ديدن آنها بسيار تعجب كرد. او هرگز دستگاه‌هاي برقي را در جنگل نديده بود. آنها به سفيد برفي ماجراي خود را تعريف كردند و از او كمك خواستند. سفيد برفي با مهرباني به آنها گفت كه نگران نباشند و او به آنها كمك خواهد كرد.

سفيد برفي با استفاده از جادوي خود، يك نقشه از جنگل براي آنها كشيد و به آنها نشان داد كه چگونه به خانه‌شان برگردند. اسپرسوساز، شيكر، آبميوه‌گيري، فوم ساز و كتري برقي از سفيد برفي تشكر كردند و با خوشحالي به راه افتادند.

با كمك نقشه و راهنمايي‌هاي حيوانات جنگل، آنها بالاخره توانستند به خانه‌شان برگردند. آنها بسيار خوشحال بودند كه دوباره به خانه رسيده بودند. از آن روز به بعد، آنها هرگز فراموش نكردند كه ماجراجويي هيجان‌انگيزي در جنگل داشته‌اند و با سفيد برفي زيبا آشنا شده‌اند.

و اين بود داستان پنج دوست كوچك كه در جنگل گم شده بودند و به طور اتفاقي سفيد برفي را ملاقات كردند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ساعت: ۰۷:۵۷:۳۳ توسط:سارا اسماعيلي موضوع: